چرا ما از عبادت لذت نمی بریم؟
چرا ما از عبادت لذت نمی بریم؟
پاسخ آیت الله جوادی آملی: اگر انسان مریض، شیرین ترین و خوشمزه ترین گلابی و میوه را بخورد، لذت نمی برد…
در بعد معنوی و عبادت هم این گونه است.
کسی که “فی قلوبهم مرض” یعنی قلبش بیمار است، از نماز و عبادت لذت نمی برد و گاهی هم خسته می شود.
بیماری قلب همان گناهان است. تا انسان گناه را ترک نکند، علاوه بر این که از عبادت لذت نمی برد، بلکه خسته هم می شود.
سخن بزرگان
نظر مرحوم شیخ رجبعلی خیاط درباره تأثیر اخلاص در ساختن شخصیت معنوی انسان:
اگر چشم برای خدا کار کند، می شود “عین الله”
و اگر گوش برای خدا کار کند می شود “اذن الله”
و اگر دست برای خدا کار کند می شود “یدالله”
تا می رسد به قلب انسان که فرموده اند: “قلب المؤمن عرش الرحمن” یعنی: “قلب انسان مؤمن عرش خداوند رحمن است.”
یکی از شاگردان از مرحوم علامه طباطبایی سؤال کرد: چه کنم در نماز حضور داشته باشم؟
مرحوم علامه در پاسخ فرمودند: “کم حرف بزن.”
پس اگر انسان بخواهد حواسش تمرکز یابد و دلش تنها متوجه خدا و محبوبش باشد، باید کم حرف بزند، وقتی زیاد حرف می زند توجه اش به این سو و آن سو جلب می گردد و پراکنده خاطر گشته، نمی تواند توجه اش را متمرکز سازد.
پس دوستان خدا سکوت ملازمند، چرا که دلشان پیوسته متوجه اوست و اگر بخواهند حرف بزنند توجه شان پراکنده می گردد.
درهای بهشت همین جا هستند.
وقتی که هشت در بهشت به روی کسی باز باشد، هر کاری که او می کند با بهشت و عطر و بوی آن کار دارد.
وقتی به او می گویند ثواب به تو می دهیم، می گوید ثواب را می خواهم چه کنم. همین کاری که می کنم ثواب است.
نماز که می خواند اگر به او بگویند خدا نمازت را قبول کند، می گوید قبول کرده است که دارم می خوانم.
پس ذکر خدا، هشت در بهشت است. تا با هر کدام ذکر او می شود، هر هشت در باز می شود.
(طوبای محبت، برگرفته از سخنان عارف بالله مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، ج3، ص35)