ارتباط بندگی و اطاعت خداوند با احترام به والدین
1- احسان به پدر و مادر بعد از پرستش خداوند
اینکه بعد از امر به عبادت خداوند، نیکی به پدر و مادر ذکر شده است، به چند جهت است.
اوّل نعمتهای خداوند، بالاترین نعمتها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم، پدر و مادر، سبب وجود فرزند هستند.
دوم خداوند، مؤثّر واقعی و حقیقی در وجود انسان است و پدر و مادر به حسب ظاهر در وجود او مؤثّرند. در جایی که مؤثّر حقیقی ذکر شده است، بعد از آن، مؤثّر ظاهری ذکر می شود.
سوم خداوند، در مقابل نعمتهایش از بنده اش چیزی نمی خواهد. پدر و مادر هم در مقابل نعمت خود، از فرزند چیزی طلب نمی کنند؛ حتی پدر و مادر غیر مسلمان به فرزند خود مهربانی می کنند. لذا این نعمت آنها شبیه نعمت خداوند است.
چهارم خداوند نعمت خود را از بنده اش دریغ نمی کند؛ اگر چه بنده دارای گناهان زیاد باشد؛ همچنین پدر و مادر، فداکاری های خود را از فرزند دریغ نمی دارند، اگر چه به آنها بد کرده باشد.
پنجم پدر مهربان، در مال فرزند تصرف می کند تا سود بیشتری عاید فرزندش شود و از ضایع شدن مال او جلوگیری می کند. خداوند نیز اعمال عبادی بنده اش را از آفت دور می سازد و زیاد می کند و اعمال فانی او را جاودانی می سازد.
ششم نعمت وجود خداوند، بالاتر از نعمت پدر و مادر است و با دلیل و برهان، ثابت می شود؛ امّا نعمت والدین از جهت ضرورت، معلوم و مشهود است؛ امّا در مقایسه به نسبتِ نعمت خداوند، کم است.(1)
2 - وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً و بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(2)
و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.
خداوند متعال، نخست، مردم را به عبادت و بندگی پروردگار، دعوت می کند. سپس به حقّ پدر و مادر اشاره می کند که نسبت به آنها نیکی کنید.
حقّ پدر و مادر، از مسائلی است که در قرآن مجید، بسیار روی آن تکیه شده است و در چند مورد، در قرآن بعد از دعوت به توحید قرار گرفته است.
از این تعبیرهای مکرّر استفاده می شود که میان این دو، ارتباط و پیوندی است؛ چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اوّل، از ناحیه خداست و در مراحل بعد به پدر و مادر بر می گردد. پس ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.
3 - ألاّ تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(3)
چیزی را شریک خدا قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.
پروردگار عالم، از تحریم شرک شروع کرده است که در واقع، سرچشمه همه مفاسد اجتماعی و محرّمات الهی است و بعد بلافاصله، بعد از مبارزه با شرک، حقّ پدر و مادر در دستورهای اسلامی آمده است. در این آیه به جای تحریمِ آزار پدر و مادر (که هماهنگ با سایر تحریمهای این آیه است) موضوع احسان و نیکی کردن ذکر شده؛ و جالب تر اینکه کلمه احسان به وسیله «ب» متعدی شده و آمده: و «بالوالدین احسانا» که معنای آن، نیکی کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است. این آیه تأکید می کند که موضوع نیکی به پدر و مادر، آن قدر اهمّیت دارد که شخصاً و بدون واسطه به آن اقدام شود.
4 - وَ قَضی رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(4)
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید.
در این آیه هم خداوند متعال بعد از فراخواندن به اصل توحید، به یکی از اساسی ترین تعلیمات انسانی انبیا، یعنی نیکی به پدر و مادر اشاره می کند. که «قضی»، مفهوم مؤکدتری از «امر» دارد و فرمان قطعی و محکم را می رساند و قرار دادن توحید در کنار نیکی به پدر و مادر، تأکیدی است بر اهمّیت این دستور اسلامی.
مطلق بودن احسان که هرگونه نیکی را در برمی گیرد و همچنین اطلاق والدین که مسلمان و کافر را شامل می شود، اینها همه تأکید در این مسئله را می رساند و نکره بودن احسان در این گونه موارد (احساناً) برای بیان عظمت آیه می آید. قرطبی در تفسیر خود، در ذیل آیه شریفه 23 سوره اسراء شانزده مسئله را بیان کرده که ما بعضی از آنها را به طور اختصار بیان می کنیم:
1 - کلمه «قضی» در آیه به معنای امر و لزوم و وجوب است. پس «قضی» به معنای امر است و خداوند، امر فرموده که نسبت به پدر و مادر، احسان و نیکی کنید.
2 - در این آیه شریفه، خداوند سبحان به عبادت و توحید امر فرموده و نیکی به پدر و مادر را قرین این امر مهم قرار داده؛ کما اینکه شکر والدین را قرین شکر خودش قرار داده است:
ان اَشکر لی و لوالدیک الی المصیر.
پی نوشت:
1- تفسیر فخر رازی، ج 1، ص 100
2- سوره نساء (4)، آیه 36
3- سوره انعام (6)، آیه 151
4- سوره اسراء (17)، آیه 23
آثار معنوی و مادی احترام به والدین
آثار دنیوی احترام به پدر و مادر
1. دوری از عصیان گری و شقاوت
از جمله آثاری که قرآن کریم به آن تأکید نموده است این است که نیکی به والدین صفت جبار و عصیانگری را از انسان دور می کند و همچنین دچار شقاوت نمی گردد.
قرآن کریم می فرماید :
« گفتیم ای یحیی کتاب آسمانی را به قوت بگیر و به او در عهد کودکی نبوت بخشیدیم واز سوی خویش بر او رحمت آوردیم و پاکیزه اش داشتیم و او پرهیزگار بود و او را سفارش به نیکی به پدر و مادرش نمودیم و او جبار و عصیانگر نبود.»[1]
و یا درباره حضرت عیسی (علیه السلام) فرموده:
« مرا مادام که زنده باشم به نماز و زکات سفارش فرموده است و نیز مرا در حق مادرم نیکو کار گرداند و مرا زورگوی سخت دل نگردانده است.»[2]
2. طول عمر
همانطور که طول عمر اثر صله رحم، شمرده می شود روایات اسلامی این اثر را برای نیکی به والدین ذکر نموده اند.
پبامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که طولانی شدن عمر و توسعه رزق را دوست دارد به پدر و مادر خود نیکی کند.[3]
و نیز رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: در خواب مردی از امتّم را دیدم که فرشته مرگ برای قبض روح او حاضر شده بود اما او با نیکی به والدین خود آن فرشته را از ماموریتش منع کرد.
3. فراوانی روزی
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است هر کسی نیکی به والدین نماید هرگز در زندگی به فقر مبتلا نخواهد شد.
4. اجابت دعای والدین در حق فرزندان
در برخی روایات به اهمیت دعای والدین در حق فرزندان اشاره شده و از جمله آثار توجه و نیکی به آن ها شمرده است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند دعای سه کس را رد نخواهد کرد: دعای پدر در حق فرزند در هنگام نیکی به او . دعای پدر بر ضد فرزند (نفرین) هنگامی که مورد عاق او واقع شود و دعای مظلوم بر ظالم[4].
5. موجب نیکی فرزندان می شود
از جمله اثر های دنیایی نیکی به پدر و مادر این است که اگر کسی پدر و مادرش را احترام نمود آن احترام را از ناحیه فرزندانش خواهد دید. فلسفه این امر روشن است زیرا فرزندان انسان، پدر و مادر را الگوی عملی خویش قرار می دهند.
اگر آنها ببینند پدر و مادرشان نیکی به والدین را سرلوحه زندگی خود قرار
داده اند و به آن همت می ورزند او هم نسبت به آنان چنین خواهد کرد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بروا آباءکم یبرکم ابناءکم» ؛ «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»[5]
آثار اخروی احترام به پدر و مادر
از جمله آثار و پیامدهایی که عمل به این ارزش الهی به دنبال دارد آثاری است که پس از عالم دنیا نصیب انسان می گردد که عبارتند از:
1. آسان شدن مرگ؛
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که دوست دارد خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان سازد. به خویشان و نزدیکان و پدر و مادرش نیکوکار باشد و اگر چنین کند خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان می کند.[6]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر بالین جوانی که در حال مرگ بودحاضر شد و فرمود: ای جوان کلمه توحید (لا اله الا ا…) بر زبان بیاور جوان زبانش بند آمده بود و قادر به ادای توحید نبود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حاضرین فرمود: آیا مادر این جوان در این جا حاضر است؟ زنی که در بالای سر جوان ایستاده بود گفت: آری، من مادر او هستم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا تو از فرزند راضی و خشنود هستی؟ گفت: نه من مدت شش سال است که با او حرف نزده ام.
فرمود: ای زن او را حلال کن و از او راضی باش! گفت برای رضایت خاطر شما او را حلال کردم، خداوند از او راضی باشد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای جوان چه می بینی؟ گفت: مردی بسیار زشت و بدبو را مشاهده می کنم و اکنون گلوی مرا گرفته است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دعائی به این مضمون به جوان یاد داد و
فرمود بخوان :
«ای خدائی که عمل اندک را می پذیری و از گناه و خطای بزرگ در می گذاری از من نیز عمل اندک را بپذیر و از گناه بسیار من در گذر چرا که تو بخشنده و مهربانی. »
جوان دعا را آموخت و خواند، سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید: اکنون چه می بینی گفت: اکنون مردی (ملکی) را می بینم که صورتی سفید و زیبا و پیکری خوشبو و لباسی زیبا بر تن دارد و با من خوش رفتاری می کند، بعد از دنیا رحلت کرد.[7]
2. دریافت پاداش زیاد
امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، به این صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج به جا بیاورد و روزه بگیرد. زیرا اگر چنین کند ثواب آن به پدر و مادرش می رسد و به خودش نیز همان مقدار ثواب داده می شود همچنین خداوند بر کارهای نیک و نماز او خیر زیاد عطا می کند.»
در برخی از روایات به پاداش هایی اشاره شده است که به ازای نیکی به پدر و مادر عطا می شود برای نمونه در روایتی از ابن عباس از رسول اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است : هر فرزند نیکوکاری که از روی مهربانی به پدر و مادر نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده
می شود.
سوال کردند: حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟
حضرت فرمود: آری خداوند برزگ تر و پاک تر است.[8]
3. مغفرت حق
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا هیچ یک از پدر و مادرت زنده هستند؟گفت: بلی ، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن تا آمرزیده شوی. وقتی او راه افتاد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای کاش مادرش زنده بود یعنی اگر مادرش زنده بود و به او نیکی می کرد زودتر آمرزیده می شد.[9]
4. وصول به بهشت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این مورد فرمود:
«4 خصوصیت است که اگر کسی واجد آن باشد لطف و احسان حق تعالی بر او ریزش خواهد کرد و در بهشت رضوان ماوی خواهد گزید » ؛
1. اخلاق نیکی که با آن در میان مردم زندگی کند.
2. مدارا کردن با گرفتاران .
3. شفقت و مهربانی به والدین.
4. احسان به زیردستان همچنین ابراهیم بن شعیب می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم، پدری فرتوت وضعیت دارم که به هنگام فضای حاجت او را به دوش می کشم، حضرت فرمود: تا هرگاه که می توانی این عمل دریلغ نکن و غذای او را لقمه لقمه در دهانش بگذار چه این عمل در واپسین روز سپر آتش خواهد بود.[10]
5. همنشینی با نیکان
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیان پیامد اخروی و اثرات نیکی به والدین می فرماید: کسی که برای پدر و مادرش حج انجام دهد و یا بدهکاری آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.[11]
روزی حضرت موسی (علیه السلام) در ضمن مناجات به پروردگار عرض کرد: خدایا می خواهم همنشینی را که در بهشت دارم ببینم که چگونه شخصی است.
جبرئیل بر او نازل شد و گفت: یا موسی (علیه السلام) قصابی که در فلان محل است همنشین تو است. حضرت موسی (علیه السلام) به درب دکان قصاب آمده دید جوانی شبیه شبگردان مشغول فروختن گوشت است.
شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل روان گردید.
موسی (علیه السلام) از پی او تا درب منزلش آمد و به او گفت: مهمان
نمی خواهی؟
گفت: بفرمائید. موسی (علیه السلام) را به درون خانه برد. حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود آنگها زنبیلی از طبقه فوقانی به زیر آورد، پیر زنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او را شتشو داد غذا را با دست خویش به او خورانید.
موقعی که خواست زنبیل را به جای اول بیاویزد زبان پیرزن به کلماتی که مفهوم نمی شد حرکت نمود: بعد جوان برای حضرت موسی (علیه السلام) غذا آورد و خوردند.
موسی (علیه السلام) سئوال کرد حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟
عرض کرد: این پیرزن مادر من است، چون وضع مادی ام خوب نیست که کنیزی برایش بخرم خودم او را خدمت می کنم.
پرسید: آن کلماتی که به زبان جاری می کرد چه بود؟
گفت: هر وقت او را شستشو می دهم و غذا به او می خورانم می گوید: خدا
ترا ببخشد و همنشین و هم درجه حضرت موسی (علیه السلام) در بهشت کند موسی (علیه السلام) فرمود: ای جوان بشارت می دهم به تو که خداوند دعای او را درباره ات مستجاب گردانیده است، جبرئیل به من خبر داد که در بهشت تو همنشین من هستی.[12]
________________________________________
[1] . مریم/ 12- 14.
[2] . مریم / 31- 32.
[3] . پاک نیا، عبدالکریم، پدر، مادر شما را دوست دارم. ص 213.
[4] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج74، باب 2 ح 94.
[5] . پاک نیا، عبدالکریم، پدر، مادر شما را دوست دارم، ص 214.
[6] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج71، باب2، ح32.
[7] . صداقت، سید علی اکبر، یکصد موضوع پانصد داستان، جلد اول، ص 138.
[8] . شهید دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، جلد اول، ص 131.
[9] . همان، ص 131.
[10] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج71، باب 2 ح 3.
[11] . متقی، هندی، کنزالعمال، جلد16، ص 468.
[12] . صداقت، سید علی اکبر، یکصد موضوع پانصد داستان، جلد اول، ص 138.