اثرات بی احترامی به والدین بر زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه آیات و روایات
«حواسمان باشد خدای ناکرده کوچکترین بی احترامی نسبت به عزیزترین آفریدههای الهی یعنی پدر و مادرانمان نکنیم و مبادا دل آنان را بشکنیم.»
یکی از مهمترین مسائل اخلاقی و وظائف انسانی احترام به پدر و مادر است. در آموزه های دینی ما تأکید فراوانی به احترام پدر و مادر شده است، قرآن کریم در ضمن چند آیه پس از دعوت به خداپرستی و توحید و شریک قرار ندادن به خدای متعال سفارش اکید به نیکی پدر و مادر می کند این تعابیر نشان از اهمیت نیکی کردن به پدر و مادر می کند این تعابیر نشان از اهمیت نیکی کردن به پدر و مادر که خداوند متعال پس از نفی بت پرستی و شرک و دعوت به یکتا پرستی مسئله احترام به پدر و مادر را پیش می کشد.
احترام و نیکی به پدر و مادر و در مقابل عدم رعایت حقوق آنها و بدی کردن می تواند یکی از عوامل سعادت و خوشبختی و عاقبت به خیری انسان باشد یا در مقابل عامل شقاوت و بدبختی و عاقبت به شری او باشد.
رعایت نکردن این واجب، علاوه بر مجازات اخروی - در صورت توبه نکردن- مجازات دنیایی را نیز در پی دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. سلب توفیق در انجام عبادات و ترک گناهان:
امام رضا(ع) در این باره می فرماید: «خداوند، عقوق والدین و نافرمانی از آنان را حرام کرده است؛ زیرا این کار باعث سلب توفیق الاهی در اطاعت از دستورات او می شود».[1]
2. جلوگیری از استجابت و برآورده شدن دعا:
امام صادق(ع) فرمود: «یکی از گناهانی که مانع قبول شدن دعا می گردد، و هوا را تیره می کند، عقوق والدین است»؛[2] و تیره شدن هوا کنایه از این است که بی احترامی به والدین مانع ادراک قلب نسبت به حق است.
3. شقاوت و بدبختی:
امام صادق(ع) می فرماید: «آزار رساندن به پدر و مادر، جزو گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است را گناه کار و شقی و بدبخت قرار داده است».[3]
4. مورد لعن و محروم شدن از رحمت خداوند:
امام صادق (ع) فرمود: «ملعون است، ملعون است کسی که پدر یا مادرش را کتک بزند. ملعون است، ملعون است کسی که والدین خود را آزار دهد».[4] مقصود از لعن در آخرت؛ عقوبت الاهی و در دنیا؛ انقطاع و دور شدن از قبول رحمت و توفیق خداست.[5]
5. پذیرفته نشدن نماز:
امام صادق (ع) فرمود: «کسی که نگاه غضب آلود به پدر و مادرش کند، هر چند که آنها به او ظلم کرده باشند، خداوند هیچ کدام از نماز هایش را قبول نمی کند».[6]
6- یكی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
«والذی قال لوالدیه افٍ لكما اتعد اننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله ویلك ءامن ان وعدالله حق فیقول ما هذا الا ساطیر الاولین.»[7]
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است كه مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: «آیا به من وعده میدهید كه من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی كه قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند.» این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند كه وای بر تو ای فرزند ایمان بیاور كه وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت میكند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند كاملا به پدر و مادر بی احترامی كرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلكه حتی آنها را مسخره هم كرده است سرانجام كار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میكند و میفرماید: اولئك الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم كانو خاسرین.[8]
آنها كسانی هستند كه عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام كافر از جن و انس كه قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناك میشوند و اهل دوزخاند.[9]
پی نوشت:
[1]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 479، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1358ش.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالحدیث، ج 4، ص 257، چاپ اول، دا
[3]. علل الشرایع، ج 2، ص 479.
[4] .شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 16، ص 281، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[5]. راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 741، دار القلم، الدار الشامیة، بیروت، دمشق، چاپ اول، 1412ق.
[6]. الکافی، ج 4، ص 65.
[7] . احقاف 17.
[8] . احقاف 18.
[9] . ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالكتب الاسلامیه، چاپ دهم 1371)، ج21، ص337.